|
دهان
دهانی که بی موقع باز می شود
| ||
|
|
دلم می خواد یه روز بذارم برم. مدتی میشه که خیلی ها رو، خیلی چیزها رو گذاشتم کنار. مدتی میشه که بند و بساطم رو بستم. فقط مونده کَندن و رفتن. یه روز تو یکی از همین روزها از همه چی می کَنَم و میذارم می رم. یه روز تو یکی از همین روزها. نظرات شما عزیزان:
فرار نیست ادما همدیگرو کامل بشناسن.گاهی نقابم چیز خوبیه
پاسخ: من اهمیتی به مناسبات آدمها نمی دم. از وقتی که یادمه، همیشه راه خودمو رفتم. البته می دونم که افراد نمی تونن همدیگه رو "کامل" بشناسن. از اون گذشته اگه کسی رو به طور کامل بشناسی، اون آدم دیگه برات یه راز نیست. و دیگه چیزی برای اینکه تو بخوای کشف کنی، نداره. شاید همین فاصله ای که بین ما وجود داره، باعث شده تو هنوز برای من یه راز بمونی. یه رازی که دوست ندارم برام برملا بشه.
کاش میشددل کندورفت امابه کجا؟ ارزوی که 4سال براورده شد.ولی شاید سیبی رو گاز زدم که دوباره مثل یه نامه بی مقصد پس فرستاده شدم واین یعنی ...
کار خوبیه تاییدت میکنم
پاسخ: حالا که تو تأیید کردی، دیگه حتماً عملی اش می کنم. |
درباره وبلاگ  با این همه ای قلب در به در از یاد مبر که ما من و تو "عشق" را رعایت کردیم. از یاد مبر که ما من و تو "انسان " را رعایت کردیم. خود از شاهکار خدا بود یا نبود...
امکانات وب
<-PollItems->
|
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
<-PollName->